بعضیهامون خودمون رو از بدیها منع کردیم تا خوب بمونیم. وسطِ انبوهِ کثیفیهای اطرافمون، یه حصار دور خودمون کشیدیم. نشستیم و تنها کاری که میکنیم اینه که خودمون رو کنترل کنیم تا وسوسه نشیم. تا از حصارمون بیرون نیایم. خوبه که یه بار با اختیار تام با پلیدیهای خودمون روبهرو شیم و مزهی بدجنس بودن رو بچشیم. حالا اگه اینبار، در صورتی که میدونیم بدبودن چه شکلیه، رفتیم سمتِ خوبیها و اگر آگاهانه، خوببودن رو انتخاب کردیم، اونوقته که میشه گفت این خوببودن تومنی دوزار با اون خوببودن فرقشه.
پ.ن: امام رضا طلبید وُلک. دارم میام مشهد. جاده چه همواره خلاصه :)